accelerometer “سرعت سنج ،شتاب سنج علوم مهندسى : شتاب سنج علوم هوايى : شتاب سنج علوم نظامى : سرعت نماى هواپيما”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه accelerun do
accelerun do خردخرد،تندتر،کم کم تندکنيد
Read More »ترجمه کلمه accelerunt
accelerunt شتاباننده ،تسريع کننده
Read More »ترجمه کلمه acceletor
acceletor شتاباننده ،شتابنده ،تسريع کننده ،تندکن
Read More »ترجمه کلمه accelofilter
accelofilter شيمى : صافى سريع
Read More »ترجمه کلمه accent
accent ” :)n.(تکيه ء صدا،علامت تکيه ء صدا(بدين شکل)’،لهجه ،طرز قرائت ،قوت ،تشديد،(در شعر )مد)madd(،صدا يا اهنگ اکسان(فرانسه)، :)vt.(با تکيه تلفظ کردن ،تکيه دادن ،تاکيد کردن ،اهميت دادن کامپيوتر : اکسان”
Read More »ترجمه کلمه accent mark
accent mark (مو ).يکى از علائم تکيه در موسيقى ،علامتى که پس از يک نت قرار ميگيرد و نشان ميدهدکه نت در چه گامى قرار دارد
Read More »ترجمه کلمه accentricity
accentricity “نامتعارف بودن روانشناسى : غرابت”
Read More »ترجمه کلمه accentual
accentual تکيه دار،لهجه اى ،مربوط به تکيه ء صدا،داراى تاکيد،موکد،مشدد
Read More »ترجمه کلمه accentually
accentually مطابق تکيه صدا،بدانسان که تکيه صدارانشان دهد
Read More »