ترجمه کلمه abuse of confidence

abuse of confidence قانون ـ فقه : خيانت در امانت

ترجمه کلمه abuse of power

abuse of power قانون ـ فقه : سوء استفاده از قدرت

abuse of rights قانون ـ فقه : سوء استفاده از حق

abuser ضايع کننده ،بد زبان ،فحاش ،دشنام دهنده

abusing a blank signed document قانون ـ فقه : سوء استفاده از سفيد امضاء

abusive :)n.(سوء استفاده ،سوء استعمال ،شيادى ،فريب ،دشنام ،فحش ،بد زبانى ،تجاوز به عصمت ،تهمت ،تعدى ، :)adj.(ناسزاوار،زبان دراز،بدزبان ،توهين اميز

abusively بطور ناسزا،بطور ناصحيح ،بطور دشنام ،با فحش ،با حرف بد

abusiveness بد زبانى ،فحاشى

abut “نزديک بودن ،مماس بودن ،مجاور بودن ،متصل بودن يا شدن ،خوردن علوم مهندسى : به يکديگر ضربه زدن”

abutilon خطمى صحرايى