abstract 2 ربودن ،بردن ،کوتاه کردن ،مجزا کردن ،تجريد کردن ،کش رفتن ،جدا کردن ،کشيدن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه abstract a deed
abstract a deed قباله ايى را خلاصه کردن
Read More »ترجمه کلمه abstract noun
abstract noun (د).اسم معنى( مانند)wisdom
Read More »ترجمه کلمه abstract thinking
abstract thinking روانشناسى : تفکر انتزاعى
Read More »ترجمه کلمه abstracted
abstracted مجزا،پريشان خيال ،مختصر
Read More »ترجمه کلمه abstractedly
abstractedly با تفرقه حواس ،بطور مجزا،با پريشانى خيال ،بطور مجرد
Read More »ترجمه کلمه abstractedness
abstractedness تفرقه حواس ،تجرد
Read More »ترجمه کلمه abstracter
abstracter خلاصه کننده ،خلاصه نويس ،دزد،کش رونده
Read More »ترجمه کلمه abstraction
abstraction “تجرد،پريشان حواسى ،اختلاس ،دزدى ،ربايش ،بيخبرى از کيفيات واقعى و ظاهرى ،براهنگ ،انتزاع ،چکيدگى روانشناسى : تجريد”
Read More »ترجمه کلمه abstractionism
abstractionism مکتبى که از کيفيات واقعى هنر دوراست ،خيال بافى
Read More »