warrant “اختيار،مجوز،اجازه قانونى ،اجازه کتبى ،حکم قانونى تعهد کردن ،ضمانت کردن کسى ،سند عندالمطالبه ،گواهى کردن ،تضمين کردن ،گواهى ،حکم علوم مهندسى : مجوز بازرگانى : حواله ،گواهى علوم نظامى : حکم”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه warrant 1
warrant 1 ضمانت کردن ،تعهد کردن ،تصديق کردن
Read More »ترجمه کلمه whisper test
whisper test روانشناسى : ازمون نجوا
Read More »ترجمه کلمه whisper
whisper بيخ گوشى ،نجواکردن ،پچ پچ کردن
Read More »ترجمه کلمه wag
wag “جنباندن ،تکان دادن ،تکان خوردن ،جنبيدن ،تکان علوم مهندسى : جنبانيدن تکان دادن”
Read More »ترجمه کلمه whisky
whisky )whiskey(ويسکى ،مثل ويسکى ،ويسکى خوردن
Read More »ترجمه کلمه warrant 2
warrant 2 مجوز،حق ،اجازه نامه ،حکم کتبى ،حواله ،سند،رسيد،حکم بازداشت
Read More »ترجمه کلمه whiskey sour
whiskey sour کوکتيل مرکب از ويسکى و شکر و اب ليمو
Read More »ترجمه کلمه warrant as arrest
warrant as arrest “حکم بازداشت قانون ـ فقه : حکم توقيف”
Read More »ترجمه کلمه whiskery
whiskery )whisker(موى اطراف گونه و چانه ،شارب ،ريش ،ماهوت پاک کن ،(د.گ).جاروب کوچک ،طره ،مودار
Read More »