فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
incidental memory روانشناسى : حافظه اتفاقى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه incidental works
incidental works معمارى : کارهاى اتفاقى
Read More »ترجمه کلمه incidental expenses
incidental expenses بازرگانى : مخارج اتفاقى ،هزينه هاى واقعى
Read More »ترجمه کلمه incidental images
incidental images تصويرهايى که مشاهده انها نتيجه تاثيراتى است که ازچشم ناپديدگشته اند
Read More »ترجمه کلمه incidental learning
incidental learning روانشناسى : يادگيرى اتفاقى
Read More »ترجمه کلمه incidental effect
incidental effect “اثر تبعى بازرگانى : اثر فرعى”
Read More »ترجمه کلمه incidental errors
incidental errors معمارى : خطاهاى اتفاقى
Read More »ترجمه کلمه incident
incident “رويداد،ماوقع ،لازم ،فرعى ،تصادم يکانها،ناگهان اتفاق افتادن ظهور کردن ،حادثه عملياتى ،شايع ،روى داد،واقعه ،حادثه ،ضمنى ،حتمى وابسته ،تابع معمارى : رويداد قانون ـ فقه : ضمنى روانشناسى : رويداد بازرگانى : واقعه علوم نظامى : اتفاقات”
Read More »ترجمه کلمه incident light
incident light “نور تابشى کامپيوتر : نور منتشر شيمى : نور فرودى”
Read More »ترجمه کلمه incidental
incidental “اتفاقى ،تصادفى ،جزئى ،ضمنى ،غير مبهم ،لازم روانشناسى : اتفاقى”
Read More »