impish جن مانند،جن خو،شيطان صفت ،شيطان
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه impishly
impishly مانند بچه شيطان
Read More »ترجمه کلمه impinging
impinging روانشناسى : تماس
Read More »ترجمه کلمه impious
impious ناپرهيزکار،بى دين ،خدا نشناس ،کافر،بد کيش
Read More »ترجمه کلمه impiously
impiously از روى بى دينى
Read More »ترجمه کلمه impingement
impingement “تصادف ،اصابت علوم هوايى : برخورد گازهاى با سرعت زياد به ساختمان هواپيما”
Read More »ترجمه کلمه impinger
impinger زيست شناسى : الايه گير
Read More »ترجمه کلمه i had better not go
i had better not go بهتران است نروم
Read More »ترجمه کلمه impilcative
impilcative فهماننده ،اشاره کننده ،رساننده
Read More »ترجمه کلمه imping
imping عمل پيوند زدن
Read More »