impeachment of a judge قانون ـ فقه : رد دادرس
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه impeachments of inheritance
impeachments of inheritance قانون ـ فقه : موانع ارث
Read More »ترجمه کلمه impawn
impawn گرو گذاشتن ،رهن گذاشتن ،به رهن دادن
Read More »ترجمه کلمه impeach
impeach “متهم کردن ،بدادگاه جلب کردن ،احضار نمودن ،عيب گرفتن از،عيب جويى کردن ،ترديد کردن در،باز داشتن ،مانع شدن ،اعلام جرم کردن قانون ـ فقه : هدى به علت شهود معارض ترديد کردن”
Read More »ترجمه کلمه impeachable
impeachable قابل اتهام ،مشکوک ،قاب ترديد،قابل تعقيب
Read More »ترجمه کلمه impatiently
impatiently ازروى ناشکيبايى ،ازروى بى صبرى ،ازروى بيطاقتى ،باشتياق
Read More »ترجمه کلمه i forgot all about it
i forgot all about it به کلى فراموش کردم
Read More »ترجمه کلمه impavid
impavid بى ترس ،بى محابا
Read More »ترجمه کلمه impatiens
impatiens (گ.ش ).گل حنا،ميوه گل حنا،جنس گل حنا
Read More »ترجمه کلمه impatient
impatient نا شکيبا،بى صبر،بى تاب ،بى حوصله ،بد اخلاق
Read More »