impark (to) معمارى : با چينه محصور کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه i floored the paper
i floored the paper پاسخ همه پرسشهايى را که در کاغذ بود دادم
Read More »ترجمه کلمه imparisyllabic
imparisyllabic دردستوريونانى اسمى که حالت اضافه هجاهاى بيشترى داردتادرحالت فاعليت
Read More »ترجمه کلمه imparity
imparity غير قابل تقسيم بودن اعداد بدو قسمت مساوى ،طاقى ،عدم سنخيت ،عدم تجانس ،نابرابرى
Read More »ترجمه کلمه impark
impark در محوطه نگاه داشتن ،در اغل نگاهداشتن ،در پارک يا جنگل محصور کردن
Read More »ترجمه کلمه impanate
impanate اميخته بنان ،داخل نانى که درشام خداوندبا عشا ربانى ميخورند
Read More »ترجمه کلمه impanel
impanel در صورت نوشتن ،نام نويسى کردن( در هيئت منصفه)
Read More »ترجمه کلمه imparadise
imparadise به بهشت فرستادن ،غرق در خوشحالى کردن
Read More »ترجمه کلمه impalpable
impalpable لمس نشدنى ،غير محسوس
Read More »ترجمه کلمه impalpably
impalpably بطور لمس ناپذير،،چنانکه لتوان با لامسه احساس کرد،بطور بسيارنرم
Read More »