سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه hard starboard

hard starboard “سمت ناو را بسمت مغناطيسى اعلام شده تغيير دهيد علوم نظامى : ناو را با چرخش سريع بسمت پاشنه بگردانيد”

Read More »

ترجمه کلمه hard sectored

hard sectored کامپيوتر : ديسک لرزانى که در ان سوراخهايى به منظور تعيين حدود هر قطاع يا بخش تعبيه و منگنه شده است

Read More »

ترجمه کلمه hard sell

hard sell “سخت کوشى در فروش ،فروش مجدانه ،فروشندگى باچرب زبانى وفشار،زورچپانى بازرگانى : فروش ماهرانه”

Read More »