handsomely بطور زيبا،بطور مطبوع
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه handshield
handshield علوم مهندسى : سپر محافظ جوشکارى
Read More »ترجمه کلمه handsome
handsome دلپذير،مطبوع ،خوش قيافه ،زيبا،سخاوتمندانه
Read More »ترجمه کلمه handset
handset دستگاه فرستنده وگيرنده( گوشى ودهانى )تلفن در يک قطعه
Read More »ترجمه کلمه handshake
handshake دست( دادن)
Read More »ترجمه کلمه handshaking
handshaking “دستداد،دست به دست ،دست دادن کامپيوتر : تبادل”
Read More »ترجمه کلمه handscrew
handscrew پيچ سر بطرى
Read More »ترجمه کلمه handsel
handsel فال ،شانس ،هديه ،پول ،دشت اول صبح ،پيش قسط،بيعانه دادن ،عيدى دادن ،رونما دادن ،دشت کردن
Read More »ترجمه کلمه hands on
hands on “فرايند فيزيکى بکار بردن يک سيستم کامپيوترى کامپيوتر : تعيين يک فعاليت يا اموزش که با عملکرد واقعى قطعه اى از سخت افزار درگير است”
Read More »ترجمه کلمه handsaw
handsaw اره دستى
Read More »