hypothesize فرض کردن ،برانگاشتن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه hypothetial
hypothetial عمران : فرضى
Read More »ترجمه کلمه hypothetic
hypothetic فرضى ،فرض کننده
Read More »ترجمه کلمه hypothesis
hypothesis “فرض ،فرضيه ،قضيه فرضى ،نهشته ،برانگاشت معمارى : فرضيه قانون ـ فقه : انگارش شيمى : فرضيه روانشناسى : فرضيه زيست شناسى : فرضيه نجوم : فرضيه بازرگانى : پنداشت”
Read More »ترجمه کلمه hypothesis testing
hypothesis testing روانشناسى : فرضيه ازمايى
Read More »ترجمه کلمه hypothenuse
hypothenuse زه ،وتر
Read More »ترجمه کلمه hypothermal
hypothermal نيم گرم ،نسبتا گرم ،وابسته به تقليل درجه حرارت
Read More »ترجمه کلمه hypothecate
hypothecate “به رهن گذاشتن ،گرو گذاشتن ،وثيقه قرار دادن ،رهن گذاردن قانون ـ فقه : در CL به معاملاتى اطلاق مى شود که ضمن ان وثيقه دين در اختيار مديون باقى مى ماند”
Read More »ترجمه کلمه hypothecation
hypothecation گرو گذارى ،رهن گذارى
Read More »ترجمه کلمه hypothecator
hypothecator رهن گذارنده
Read More »