hypothec رهن ،گرو
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه hypothecary
hypothecary “رهنى ،گروى قانون ـ فقه : رهنى”
Read More »ترجمه کلمه hand-operated chuck
hand-operated chuck علوم مهندسى : سه نظام دستى
Read More »ترجمه کلمه hypotension
hypotension (طب )فشار خيلى ضعيف وغير عادى رگها،فشار خون خيلى پايين
Read More »ترجمه کلمه hypotenuse
hypotenuse “وتر( در مثلث قائم الزاويه)،(هن ).زه ،وتر مثلث قائم الزاويه معمارى : وتر”
Read More »ترجمه کلمه hypothalamus
hypothalamus روانشناسى : هيپوتالاموس
Read More »ترجمه کلمه hypostatize or -size
hypostatize or -size ذات جدا دانستن ،شخصيت دادن به ،مسلم فرض کردن
Read More »ترجمه کلمه hypostyle
hypostyle داراى سقف مبتنى بر رديف ستون ،ستون دار
Read More »ترجمه کلمه hypotaxis
hypotaxis (د ).رابطه ترکيبى يا صرف ونحوى کلمه اصلى با مشتقاتش( کلمه مخالف)parataxis
Read More »ترجمه کلمه hypostatic(al)
hypostatic(al) اساسى ،اصلى – فرضى ، (طب ) ناشى از ته نشينى ( خون) ،اقنومى
Read More »