دستهبندی نشده
ترجمه کلمه hunting
hunting “نوسان دادن انتن رادار در رديابى ،شکار کردن ،جستجو کردن ،شکار دشمن يا زيردريايى ،شکار،صيد الکترونيک : نوسان سرعت ورزش : شکار علوم نظامى : حرکت سريع لوله تانک به بالا و پايين در اثر تعقيب خودکار با رادار”
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه hunting bow
hunting bow ورزش : کمان بلند و سنگين براى شکار
Read More »ترجمه کلمه
ترجمه کلمه hunter killer
hunter killer علوم نظامى : نيروهاى شکارى و انهدامى دريايى يکان مامور جستجو و انهدام زيردريايى دشمن
Read More »ترجمه کلمه hunter track
hunter track علوم نظامى : مسير اکتشافى کشتى مين ياب يا مامور کشف و خنثى کردن مين
Read More »ترجمه کلمه hunter track
hunter track علوم نظامى : مسير اکتشافى کشتى مين ياب يا مامور کشف و خنثى کردن مين
Read More »ترجمه کلمه hunter’s round
hunter’s round ورزش : نوعى مسابقه صحرايى
Read More »ترجمه کلمه hunt out
hunt out با جستجو يافتن
Read More »