hooking ورزش : سد کردن غيرمجاز حريف با چوب
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه hooklet
hooklet قلاب کوچک وظريف
Read More »ترجمه کلمه hookup
hookup تجمع بعضى چيزها براى منظورخاصى( مثل تجمع امواج راديوبراى انتقال انها)،ارتباط
Read More »ترجمه کلمه hookworm
hookworm (ج.ش ).کرم قلاب دار،نوعى کرم روده
Read More »ترجمه کلمه hookedness
hookedness کجى
Read More »ترجمه کلمه halogeton
halogeton (گ.ش ).شعران ،علف قلياب ،قرينه
Read More »ترجمه کلمه hooker
hooker “مهاجمى که وسط خط جلو در تجمع است و حق رد کردن توپ را با پا دارد( رگبى)،قايقى که با قلاب ماهى ميگيرد،قلاب انداز،دزد،جيب بر ورزش : مهاجمى که وسط خط جلو در تجمع است و حق رد کردن توپ را با پا دارد”
Read More »ترجمه کلمه hook’s law
hook’s law “قانون هوک علوم هوايى : تغيير شکل يک جسم الاستيک در دامنه الاستيسيته با تنش وارده متناسب است”
Read More »ترجمه کلمه hookah
hookah (از حقه عربى )قليان هندى ،نارگيله ،قليان
Read More »ترجمه کلمه hooked
hooked قلاب مانند،قلاب دار،کج
Read More »