homing mine “مين ارتعاشى ،مين مجاورتى علوم نظامى : مين حساس به انعکاس امواج”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه homing phase
homing phase علوم نظامى : مرحله اى از پرواز موشک هدايت شونده بين نيمه مسير و نزديک هدف
Read More »ترجمه کلمه homing pigeon
homing pigeon “بازگشت کبوتر( کبوترى که در مسابقه ¹¹ ۸کيلومترى پرواز کبوتر به خانه بازميگردد)،کبوتر خانگى ،کبوتر جلد ورزش : بازگشت کبوتر”
Read More »ترجمه کلمه hallucination
hallucination “خيال ،خطاى حس ،اغفال ،توهم ،تجسم قانون ـ فقه : اغفال روانشناسى : توهم”
Read More »ترجمه کلمه homing adaptor
homing adaptor علوم نظامى : تطبيق کننده مسير پرواز هواپيما با جهت امواج رادار يا ايستگاه کنترل
Read More »ترجمه کلمه homing device
homing device علوم نظامى : رادارهاى ردياب امواج راديويى و رادار براى پيدا کردن ايستگاه فرستنده انها
Read More »ترجمه کلمه homilist
homilist واعظ
Read More »ترجمه کلمه homily
homily وعظ کردن ،سخنرانى کردن ،موعظه کردن
Read More »ترجمه کلمه homing
homing “روانشناسى : لانه گروى علوم نظامى : روش تعقيب و رديابى امواج راديويى يا رادار و پيدا کردن ايستگاه فرستنده ان”
Read More »ترجمه کلمه homicide
homicide “ادمکشى ،ادمکش ،ادم کشى ،قتل قانون ـ فقه : قتل ،قاتل روانشناسى : ادمکشى”
Read More »