فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
habergeon جوشن بى استين
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه holding a session
holding a session قانون ـ فقه : اجلاس
Read More »ترجمه کلمه holding anchorage
holding anchorage علوم نظامى : لنگر موقت در روى دريا يا بندرگاه توقف موقت در روى دريا
Read More »ترجمه کلمه holding and hitting
holding and hitting ورزش : گرفتن حريف و ضربه زدن
Read More »ترجمه کلمه holder
holder “نگهدارنده ،گره ،ترمينال ،نگاه دارنده ،گيرنده ،اشغال کننده علوم مهندسى : سرپيچ قانون ـ فقه : دارنده برات بازرگانى : دارنده ،درنده”
Read More »ترجمه کلمه holdfast
holdfast “بند،عقربک ،چفت ،ميخ ،گيره ،قلاب علوم دريايى : مهار گير”
Read More »ترجمه کلمه holding
holding “سهام ،نقض مقررات ،گرفتن بازيگر،تملک ،دراختيار داشتن ،دارائى ،دارايى ،مايملک ،ملک متصرفى ،موجودى قانون ـ فقه : اجاره دارى بازرگانى : نگهدارى ،دارائى سهام ورزش : ماندن غيرمجاز توپ واليبال در دست صيقلى بودن مسير گوى بولينگ علوم نظامى : در رهگيرى هوايى اعلام اينکه من در وضعيت فرمان داده شده باقى هستم دستور جديد بدهيد”
Read More »ترجمه کلمه holdall
holdall چمدان ،کيف ،جعبه هزار پيشه ،جعبه اسباب هاى مختلف
Read More »ترجمه کلمه halitus
halitus دم ،نفس ،بخار
Read More »ترجمه کلمه holdees
holdees علوم نظامى : پرسنل يا خودروها يا هواپيما يا کشتى که به طور موقت در يک پادگان توقف کرده و منتظر دستور يا وسايل حرکت به سمت محل ماموريت باشد
Read More »