ترجمه کلمه hermeneutically

hermeneutically از راه تفسير

ترجمه کلمه hermaphroditical

hermaphroditical نرموک وار،خنثى ،دوجوره

hermaphroditism روانشناسى : دو جنسيتى

hermaphroditus (افسانه يونان )پسر هرمس وافروديت که وقتى در اب تنش را مى شست بايک حورى دريايى متصل و داراى يک بدن شد

half duplex “يک طرفه ،پروتکل کامل يکسو کامپيوتر : نيم دو رشته اى”

hermaphrodite caliper علوم مهندسى : اندازه گير نر و ماده

hermaphroditic هم مرد هم زن

heritor ارث بر،وارث

herma ستون هرمس: ستون سنگى چارپرکه پيکربربالاى ان بود

hermaphrodite “خنثى قانون ـ فقه : خنثى ظاهر روانشناسى : دو جنسى”