سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه helmsman

helmsman “سکانى ،سکان گير،راننده ،رل دار،مدير ورزش : سکاندار علوم نظامى : مسئول سکان علوم دريايى : مسئول سکان”

Read More »

ترجمه کلمه helmzhold resonator

helmzhold resonator علوم هوايى : محفظه توخالى که تنها با يک سوراخ کوچک به محيط خارج مرتبط است و در ازاى فرکانس معينى به تشديد در مى ايد

Read More »

ترجمه کلمه helo

helo کامپيوتر : پيام عمومى شروع کار که در يک سيستم اشتراک زمان توسط ترمينالها بکار مى رود

Read More »