white crow چيز نديده ،چيز کمياب
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه warn
warn “هشدار دادن ،اگاه کردن ،اخطار کردن به ،تذکر دادن قانون ـ فقه : اخطار کردن به”
Read More »ترجمه کلمه white crappie
white crappie (ج.ش ).ماهى خوراکى نقره فام شمال امريکا
Read More »ترجمه کلمه warned exposed
warned exposed علوم نظامى : قابليت اسيب پذيرى نيروهاى خودى نسبت به انفجار اتمى
Read More »ترجمه کلمه white corpuscle
white corpuscle =whiteblood cell
Read More »ترجمه کلمه warned protected
warned protected علوم نظامى : قابليت حفاظت نيروهاى خودى در مقابل انفجار اتمى
Read More »ترجمه کلمه white cooper
white cooper سطل ساز،اهن ساز
Read More »ترجمه کلمه wafta
wafta نفخه ،نسيم ،شناورى ،اهتزاز
Read More »ترجمه کلمه warner
warner اخطار کننده ،هشدارگر
Read More »ترجمه کلمه warning
warning “اگهى ،خبر،اخطار،تحذير،اشاره ،زنگ خطر،اعلام خطر،عبرت ،اژير،هشدار عمران : اخطار قانون ـ فقه : اخطاريه دادگاه روانشناسى : هشدار بازرگانى : اخطار علوم نظامى : اعلام خطر کردن هشدار”
Read More »