سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه warp

warp “تاب دادن ،پيچ دادن ،منحرف کردن تاب برداشتن ،طناب ،تار( در مقابل پود)،ريسمان ،پيچ و تاب ،تاب دار کردن ،منحرف کردن ،تاب برداشتن علوم مهندسى : ريسمان علوم هوايى : تار علوم نظامى : جا به جا کردن ناو يا لنگر”

Read More »

ترجمه کلمه whitcomb body

whitcomb body علوم هوايى : جسم ايروديناميکى که به هواپيما اضافه ميشود و سبب بهبود توزيع حجم اريارول ميگردد

Read More »