فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
includable )includible(شامل کردنى
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه inclip
inclip احاطه کردن ،چسبيدن ،دراغوش گرفتن
Read More »ترجمه کلمه inclose
inclose )inclosure(چهارديوارى ،حصار،چينه کشيدن ،محصور کردن
Read More »ترجمه کلمه inclinometer
inclinometer “انحراف سنج ،ميل سنج علوم نظامى : اينکلينومتر علوم دريايى : اينکلينومتر”
Read More »ترجمه کلمه i paid his d. wages
i paid his d. wages مزد او را انچه لازم بود دادم
Read More »ترجمه کلمه inclined shear plane
inclined shear plane معمارى : سطح برش مايل
Read More »ترجمه کلمه inclining
inclining خميدگى بجلو و پايين ،تعظيم ،تمايل ،ميل
Read More »ترجمه کلمه inclined plane
inclined plane “سطح شيبدار،سطح شيب دار معمارى : سطح مورب”
Read More »ترجمه کلمه inclined face of dam
inclined face of dam “نماى شيبدار بند معمارى : نماى مايل سد”
Read More »ترجمه کلمه inclined fall
inclined fall معمارى : ابشار شيبدار
Read More »