impact action “اثر انفجار،عمل ترکش علوم نظامى : عمل انفجار نيروى ترکش”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه immutably
immutably بطور تغيير ناپذير
Read More »ترجمه کلمه imp
imp بچه شرير و شيطان ،جنى ،مرد جوان ،وصله ،پيوند زدن ،قلمه زدن(گياه)،غرس کردن ،افزودن ،تکه دادن ،تعمير کردن ،مجهز کردن ،ازار دادن ،مسخره کردن
Read More »ترجمه کلمه immutability
immutability تغيير ناپذيرى ،پا بر جايى ،ثبات
Read More »ترجمه کلمه immutable
immutable “تغيير ناپذير،پابرجا عمران : تغييرناپذير”
Read More »ترجمه کلمه immusical
immusical ناجور،نا موزون ،خارج از قواعد موسيقى ،بدون هماهنگى
Read More »ترجمه کلمه i am afriad
i am afriad ميترسم ،براى کاستن از اثرخبرى که به کسى مى دهند به کار مى برند
Read More »ترجمه کلمه i feet thirsty
i feet thirsty تشنه ام هست
Read More »ترجمه کلمه immunotherapy
immunotherapy ايمن درمانى ،معالجه يا جلوگيرى از بيمارى بوسيله پادگن
Read More »ترجمه کلمه immure
immure در چهار ديوار نگاهداشتن ،محصور کردن ،زندانى کردن
Read More »