ترجمه کلمه hydromel

hydromel اب وانگبين ،شهد اب ،اب وعسل ،عسلاب

ترجمه کلمه hand calculator

hand calculator کامپيوتر : ماشين حساب دستى

hydrometallurgy “استخراج ياتهيه فلزات بوسيله اب يا مايعات علوم مهندسى : هيدرومتالوژى”

hydromatic “کار کردن با فشار روغن ،هيدروماتيک علوم نظامى : دستگاهى که با فشار روغن کار مى کند”

hydromechanics “مکانيک سيالات علوم مهندسى : هيدرومکانيک”

hydromedusa (ج.ش ).نجم البحر يا ستاره دريايى

hydromancer تفال زننده بوسيله اب

hydromancy تفال بوسيله اب

hydromania جنون اب ،ميل مفرط به اب

hydrolysis “(ش ).تجزيه بوسيله اب ،اب کافت شيمى : ابکافت”