hamstring (تش ).زردپى طرفين حفره پشت زانو،عضلات عقب ران ،زردپى ،زانوى کسيرا بريدن ،فلج کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه hybrida
hybrida گياه ياجانور دورگه ،مخلوط
Read More »ترجمه کلمه hybridism
hybridism جفت سازى يا پيوند زنى دو جنس ناجور با هم
Read More »ترجمه کلمه hybridity
hybridity دو رگى ،ناجورى
Read More »ترجمه کلمه hybrid propulation
hybrid propulation علوم هوايى : نيروى پيش برنده مختلط
Read More »ترجمه کلمه hybrid rocket
hybrid rocket علوم هوايى : راکت مختلط
Read More »ترجمه کلمه hybrid wave
hybrid wave علوم هوايى : موج مرکب
Read More »ترجمه کلمه hamster
hamster (ج.ش ).موش بزرگ)Cricetus(
Read More »ترجمه کلمه hybrid computer system
hybrid computer system کامپيوتر : سيستم کامپيوترى دو رگه
Read More »ترجمه کلمه hybrid orbital
hybrid orbital شيمى : اوربيتال هيبريدى
Read More »