host computer کامپيوتر : کامپيوتر ميزبان
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه host
host “ميزبانى ،گروه ،ازدحام ،دسته ،سپاه ،ميزبان ،صاحبخانه ،مهمان دار،انگل دار کامپيوتر : ميزبان ورزش : تهيه تسهيلات ورزشى”
Read More »ترجمه کلمه halucinogenic
halucinogenic مواد مخدره ايکه ايجاد اوهام وهذيان ميکند
Read More »ترجمه کلمه hospitalization
hospitalization “مهمان نوازى ،پذيرايى ،بسترى کردن ،دربيمارستان بسترى ،دوره بسترى شدن روانشناسى : بسترى شدن علوم نظامى : خدمات بيمارستانى و درمانى”
Read More »ترجمه کلمه hospitalize
hospitalize بسترى کردن ،در بيمارستان
Read More »ترجمه کلمه hospitalized prisoners
hospitalized prisoners علوم نظامى : زندانيان بسترى در بيمارستان
Read More »ترجمه کلمه hospitaler
hospitaler ساکن بيمارستان ،فرقه هاى مسيحى که از بيماران ومعلولين پرستارى ميکردند
Read More »ترجمه کلمه hospitalism
hospitalism روانشناسى : بيمارستان زدگى
Read More »ترجمه کلمه hospitality
hospitality مهمان نوازى
Read More »ترجمه کلمه hospital benefit
hospital benefit “تاسيسات بيمارستانى علوم نظامى : خدمات بيمارستانى”
Read More »