homogeneous “همگن ،متجانس ،(زيست شناسى )مقاربت کننده باهم جنس خود،متوافق ،هم جنس ،يکجور،مشابه عمران : همگن شيمى : همگن روانشناسى : همگن زيست شناسى : همگن بازرگانى : هنجار”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه homogamous
homogamous ()homogamic(.گ.ش ).داراى گل هاى شبيه بهم ومتجانس ،توليد نسل کننده بوسيله مقارت باهم جنس خود
Read More »ترجمه کلمه homogamy
homogamy “(گ.ش ).وجود گلبرگ هاى مشابه ومتجانس در گياه ،(ج.ش ).جفت گيرى باهمجنسان روانشناسى : زناشويى بسته”
Read More »ترجمه کلمه hallucinosis
hallucinosis “(طب )حالت هذيانى و وهمى ،ابتلاء به توهم دائمى روانشناسى : توهم زدگى”
Read More »ترجمه کلمه homoerotic
homoerotic )homosexual(هم جنس باز
Read More »ترجمه کلمه homoerotism
homoerotism روانشناسى : همجنس خواهى
Read More »ترجمه کلمه homogamic
homogamic ()homogamous(.گ.ش ).داراى گل هاى شبيه بهم ومتجانس ،توليد نسل کننده بوسيله مقارت باهم جنس خود
Read More »ترجمه کلمه homochromatic
homochromatic همرنگ ،داراى رنگ هاى مشابه ،يکرنگ
Read More »ترجمه کلمه homocyclic compounds
homocyclic compounds شيمى : ترکيبات جور حلقه
Read More »ترجمه کلمه homoecious
homoecious (ج.ش ).داراى يک ميزبان درتمام دوره زندگانى
Read More »