hole center distance علوم مهندسى : فاصله مرکز سوراخ
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه holding station
holding station علوم نظامى : محوطه نگهدارى زخميها و بيماران بطور موقت
Read More »ترجمه کلمه holding time
holding time “زمان صرف شده کامپيوتر : زمان نگهدارى”
Read More »ترجمه کلمه holdless
holdless ورزش : بدون گيره
Read More »ترجمه کلمه holding point
holding point “نقطه تثبيت رديابى هواپيما علوم نظامى : نقطه انتظار هواپيما روى صفحه رادار”
Read More »ترجمه کلمه hall effect
hall effect “اثر هال الکترونيک : پديده هال”
Read More »ترجمه کلمه holding position
holding position “وضعيت انتظار و در جا زدن علوم نظامى : وضعيت انتظار هواپيما در محوطه تاکسى کردن”
Read More »ترجمه کلمه holding force
holding force “نيروى تثبيت کننده علوم نظامى : نيروى بازدارنده”
Read More »ترجمه کلمه holding ground
holding ground “گيرايى کف دريا علوم نظامى : محوطه نگهدارنده لنگر علوم دريايى : محوطه نگهدارنده لنگر”
Read More »ترجمه کلمه holding magnet
holding magnet الکترونيک : گيره مغناطيسى
Read More »