hock spanner علوم هوايى : اچار نيم گردى در يک دسته در انتها و يک قلاب با چنگک در سر ديگر
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه hobnail
hobnail گل ميخ ،ميخ سرپهن ،دهاتى ،روستايى
Read More »ترجمه کلمه hobnob
hobnob نوش ،خودمانى ،بسلامتى کسى نوشيدن ،صحبت دوستانه کردن
Read More »ترجمه کلمه hobby car
hobby car ورزش : اتومبيل دو در
Read More »ترجمه کلمه hobbyhorse
hobbyhorse اسب چوبى ،کار تفريحى ،سرگرمى ،لوده ،مسخره
Read More »ترجمه کلمه hobgoblin
hobgoblin جنى ،زشت وموذى ،غول ،لولو،شبگرد،دزد
Read More »ترجمه کلمه haberdine
haberdine (ج.ش ).ماهى )cod( نمک زده وخشک شده
Read More »ترجمه کلمه halfway line
halfway line ورزش : خط ميانه زمين
Read More »ترجمه کلمه hobby
hobby اسب کوچک اندام ،مشغوليات ،سرگرمى ،کار ذوقى ،کارى که کسى بدان عشق وعلاقه دارد
Read More »ترجمه کلمه hobble
hobble “لنگيدن ،شليدن ،لنگ لنگان راه رفتن ،دست وپاى کسى را بستن ،مانع حرکت شدن ،زنجير،پابند ورزش : وسيله اى به پاى اسب براى وادار کردن او به گامهاى معين در ارابه رانى”
Read More »