histopathology مبحث امراض بافتى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه histogram
histogram “سابقه نما،نمودار ستونى ،هيستوگرام( درامار)،نمايش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم کامپيوتر : پيشينه نما عمران : نمودار مستطيلى شکل روانشناسى : نمودار ستونى بازرگانى : هيستوگرام”
Read More »ترجمه کلمه histologic
histologic )histological(وابسته به بافت شناسى
Read More »ترجمه کلمه histological
histological )histologic(وابسته به بافت شناسى
Read More »ترجمه کلمه histologist
histologist متخصص بافت شناسى
Read More »ترجمه کلمه histogen
histogen (گ.ش ).منطقه روشن محدود يا غير محدودى از بافتهاى اوليه ،بافت ساز
Read More »ترجمه کلمه halfpenny
halfpenny سکه نيم پنى
Read More »ترجمه کلمه histogenesis
histogenesis بافت سازى
Read More »ترجمه کلمه hist
hist خاموش ،هيس
Read More »ترجمه کلمه histamine
histamine (ش ).ترکيبى بفرمولC5H9N3
Read More »