withhold “محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمى محدوديت اجراى اتش ،ممانعت ،دريغ داشتن ،مضايقه داشتن ،خوددارى کردن ،منع کردن ،نگاهداشتن علوم نظامى : مانع شدن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه withhold
withhold “محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمى محدوديت اجراى اتش ،ممانعت ،دريغ داشتن ،مضايقه داشتن ،خوددارى کردن ،منع کردن ،نگاهداشتن علوم نظامى : مانع شدن”
Read More »ترجمه کلمه withholder
withholder “حابس ،دريغ کننده قانون ـ فقه : کسى که از حق حبس استفاده مى کند”
Read More »ترجمه کلمه withholding property
withholding property “تحبيس قانون ـ فقه : حبس کردن مال”
Read More »ترجمه کلمه withholding tax
withholding tax مالياتى که هر ماه بابت ماليات ساليانه از حقوق کسى کسر ميشود
Read More »ترجمه کلمه withil
withil با اين ،به علاوه ،علاوه بر اين ،ضمنا`،از طرف ديگر،با ان
Read More »ترجمه کلمه within
within در داخل ،در توى ،در حدود،مطابق ،باندازه ،در ظرف ،در مدت ،در حصار
Read More »ترجمه کلمه within a radius of 6.kilometre
within a radius of 6.kilometre تا شعاع ۶ کيلومتر،تا ۶ کيلومتر از هر سو
Read More »ترجمه کلمه within an ace of
within an ace of ذره اى مانده به ،بسيار نزديک به ،در شرف
Read More »ترجمه کلمه within cry
within cry در حدود صد ارس
Read More »