ترجمه کلمه to chop in

to chop in دخالت درگفتگوکردن

ترجمه کلمه themselves

themselves خودشان ،خودشانرا

to chop logic منطق بافتن( بايکديگر)

take croquet “ضربه زدن با گذاشتن گوى خود کنار گوى حريف( کروکه) ورزش : ضربه زدن با گذاشتن گوى خود کنار گوى حريف”

to chop meat گوشت خردکردن ياقيمه کدرن

themis الهه دادگسترى

to chop out بيرون امدن ،درسطح پديدارشدن

theme song (مو ).ملودى يا قطعه موسيقى تکرار شونده ،قطعه تکرارى

to chop up ريزريزکردن ،قيمه کردن

theme “موضوع ،مطلب ،مقاله ،فرهشت ،انشاء،ريشه ،زمينه ،مدار،نت ،شاهد روانشناسى : موضوع”