theatrical gestures حرکات واداهايى که در خور تماشاخانه باشد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه tank transporter
tank transporter علوم نظامى : خودرو مازتانک بر
Read More »ترجمه کلمه theatrical
theatrical وابسته به تماشاخانه ،تئاترى ،در خور تماشا
Read More »ترجمه کلمه to come back
to come back برگشتن ،پس امدن
Read More »ترجمه کلمه theatre
theatre ” )theater(تئاتر،تماشاخانه ،بازيگر خانه ،تالار سخنرانى معمارى : تماشاخانه”
Read More »ترجمه کلمه to come by
to come by رسيدن ،نزديک شدن
Read More »ترجمه کلمه theatergoer
theatergoer شخصى که مکرر به تئاتر ميرود،تماشاخانه رو
Read More »ترجمه کلمه to come by a thing
to come by a thing چيزيرابدست اوردن
Read More »ترجمه کلمه theater of operations
theater of operations علوم نظامى : صحنه عمليات
Read More »ترجمه کلمه to come down
to come down پايين امدن ،ازپدربه پسر رسيدن
Read More »