ترجمه کلمه to do away with

to do away with موقوف کردن ،لغوکردن

ترجمه کلمه the right way to do a thing

the right way to do a thing راه( ياطريقه ) صحيح براى کردن کارى

to do away with a person سرکسيرازيراب کردن

the right side of a fabric روى پارچه( دربرابرپشت پارچه)

tanyphonia روانشناسى : نازک صدايى

the ridge of a roof خرپشته شيروانى ،حلبى که دوشيب شيروانى بهم بر ميخورند

to do business کاسبى کردن ،معامله کردن

to do by رفتارکردن نسبت به

the ridge of a mountain پشته کوه

the rich توانگران ،دولتمندان ،متمولين