concrescence (ز.ش ).رشد با يکديگر،نمو مشترک ،پيوستگى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه concourse
concourse گروه ،محل ملاقات ،محل اجتماع ،محل تلاقى چند خيابان يا جاده
Read More »ترجمه کلمه concordat
concordat “پيمان دولت با جماعت مذهبى ،پيمان رسمى ميان دو فرقه مذهبى ،موافقت نامه قانون ـ فقه : توافق دوستانه”
Read More »ترجمه کلمه concordant
concordant “موافق ،جور،هم اهنگ ،هم نوا،متوازن ،موزون روانشناسى : همگام”
Read More »ترجمه کلمه concordance file
concordance file کامپيوتر : فايل راهنما
Read More »ترجمه کلمه concordance coefficient
concordance coefficient روانشناسى : ضريب همگامى
Read More »ترجمه کلمه concordance
concordance “فهرست الفبايى کلمات و عبارات در نوشته فهرست ،همشبيى ،کشف اللغات ،فهرست ،تطبيق نامه ،راهنماى مطالب وموضوعات کتاب ،هم شيبى کامپيوتر : راهنما روانشناسى : همگامى زيست شناسى : همايى”
Read More »ترجمه کلمه concord
concord “توافق ،مطابقت ،يکجورى ،پيمان ،قرار قانون ـ فقه : توافق”
Read More »ترجمه کلمه conconancy
conconancy هم اهنگى ،هم صدايى ،توافق صدا
Read More »ترجمه کلمه concomitant
concomitant “همراه ،ملازم ،پيوسته روانشناسى : همايند”
Read More »