compensation of error معمارى : سرشکن کردن خطا
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه compensation of compass
compensation of compass علوم دريايى : تصحيح قطبنما
Read More »ترجمه کلمه compensation level
compensation level زيست شناسى : تراز موازنه
Read More »ترجمه کلمه compensation for defect
compensation for defect قانون ـ فقه : ارش عيب
Read More »ترجمه کلمه compensation
compensation “تصحيح ،تعادل ،جبران خسارت ،تلافى ،پاداش ،غرامت ،تاوان ،جبران کردن ،خنثى کردن علوم مهندسى : کمپنزاسيون قانون ـ فقه : تهاتر روانشناسى : جبران بازرگانى : حقوق و مزد،غرامت ورزش : پاداش علوم نظامى : غرامت عوض دادن”
Read More »ترجمه کلمه compensating winding
compensating winding “سيم پيچ تعديل کننده علوم مهندسى : سيم پيچ تعادلى سيم پيچ خنثى کننده الکترونيک : سيم پيچ جبران گر”
Read More »ترجمه کلمه compensating transformer
compensating transformer الکترونيک : مبدل جبران کننده
Read More »ترجمه کلمه compensating reservoir
compensating reservoir “حوض موازنه معمارى : حوض واکاست”
Read More »ترجمه کلمه compensating relief valve
compensating relief valve علوم هوايى : شير رها کننده فشار با شير ترمواستاتيک براى کاهش فشار تنظيم شده هنگاميکه روغن داغ است
Read More »ترجمه کلمه compensating port
compensating port علوم هوايى : مدخلى در سيلندر اصلى ترمز که در مواقعى که از ترمز استفاده نميشود سيلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سيال در اثر گرما و نهايتا در گير شدن ترمزها جلوگيرى ميکند
Read More »