cloistral وابسته به صومعه ،دير مانند
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه cloisterer
cloisterer راهب ،گوشه نشين
Read More »ترجمه کلمه cloister
cloister راهرو سرپوشيده ،اطاق يا سلول راهبان وتارکان دنيا،ايوان ،دير،گوشه نشينى کردن ،درصومعه گذاشتن
Read More »ترجمه کلمه cloisonne
cloisonne خانه خانه ،حجره حجره
Read More »ترجمه کلمه cloggy
cloggy “عايق ،سنگين ،دست و پا گير علوم نظامى : چسبناک”
Read More »ترجمه کلمه clogging
clogging “بسته شدن ،ناخالصى علوم مهندسى : ناپاکيزگى زيست شناسى : بندش”
Read More »ترجمه کلمه clogged ink jet nozzles
clogged ink jet nozzles کامپيوتر : اشکالى که در يک چاپگر پرتاب مرکبى پيش مى ايد و مربوط به زمانى است که مرکب با هوا تماس پيدا کرده و خشک مى شود که در اينصورت در داخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سيستم مى شود
Read More »ترجمه کلمه clog
clog “مانع ،به گل نشستن ، :)n.(کنده ،کلوخه ،قيد،ترمز، :)n.vt.& vi.(سنگين کردن ،کندکردن ،مسدودکردن ،بستن( لوله)،متراکم وانباشته کردن ،زيادى پرکردن ،لخته شدن ،پابند علوم مهندسى : کفش تخت چوبى علوم نظامى : گير کردن چسبيدن”
Read More »ترجمه کلمه clodpoll
clodpoll )=clodpole(کله خر،ادم کودن
Read More »ترجمه کلمه clodpole
clodpole )=clodpoll(کله خر،ادم کودن
Read More »