ترجمه کلمه clitoris

clitoris “(تش ).بظر،چوچوله روانشناسى : خروسه”

ترجمه کلمه clitoric

clitoric “(تش ).وابسته به چوچوله روانشناسى : خروسه اى”

clitoral orgasm روانشناسى : اوج جنسى خروسه اى

clitoral “(تش ).وابسته به چوچوله روانشناسى : خروسه اى”

cliquy وابسته به دسته يا گروه ،وابسته به جرگه

cliquish وابسته بيک دسته ويژه

cliquey وابسته به دسته يا گروه ،وابسته به جرگه

clique “جرگه ،دسته ،گروه ،محفل روانشناسى : گروهک”

clipping circuit مدارکوتاه کننده

clipping “چيدن ،تکه چيده شده ،عمل کوتاه کردن( مثل مو)،اختصار(مخصوصا از اخر)،(درجمع )اخبارقيچى شده از روزنامه کامپيوتر : کوتاه کردن ورزش : سد کردن”