clearing outwards بازرگانى : اعلاميه خروج کشتى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه clearing operations
clearing operations “عمليات مين روبى علوم نظامى : عمليات پاک کردن مين”
Read More »ترجمه کلمه clearing of jungle
clearing of jungle عمران : پاکسازى جنگل
Read More »ترجمه کلمه clearing-iron
clearing-iron جاده پاک کن ،سنگ پس زن
Read More »ترجمه کلمه clearing house
clearing house “اتاق تهاتر،شرکتى که چکها را نقد مى نمايد،اطاق پاياپاى قانون ـ فقه : اتاق تهاتر،قسمت تهاتر در بانکها بازرگانى : شرکتى که حسابها را تسويه مى کند،دفتر تسويه حساب”
Read More »ترجمه کلمه clearing block
clearing block “قطعه بازدارنده علوم نظامى : قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس”
Read More »ترجمه کلمه clearing bank
clearing bank “بانکى که چکها را نقد ميکند بازرگانى : بانک پس انداز،بانکى که چکها را مى پردازد”
Read More »ترجمه کلمه clearing and switch buying
clearing and switch buying بازرگانى : توافق تجارى دوجانبه اى که براساس ان دو کشور متعهد به مبادله مقدار معينى کالا مى گردند
Read More »ترجمه کلمه clearing agreement
clearing agreement بازرگانى : موافقتنامه بازرگانى بين دو کشور
Read More »ترجمه کلمه clearing a bill
clearing a bill “محاسبه سر رسيد برات قانون ـ فقه : پرداخت مبلغ برات و تصفيه حساب مربوط به ان”
Read More »