the doctor ordered an ointment پزشک مرهم تجويز کرد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه to givein one’s a.
to givein one’s a. موافقت خودرا اعلام کردن
Read More »ترجمه کلمه tag
tag “بر چسب ،منگوله ،نوار،بند گردان سرود،تهليل ،مثال مبتذل ،گفته مبتذل ،ضميمه کردن ،ضميمه شدن به ،اتيکت چسباندن به ،برچسب زدن ،بدنبال اوردن ،گرگم بهوابازى کردن ،علامت زدن علوم مهندسى : علامت کامپيوتر : علامت زدن ورزش : جسمى براق در انتهاى قلاب براى جلب ماهى علوم نظامى : نوار پشت پوتين کارت معرفى”
Read More »ترجمه کلمه to glance
to glance بشتاب خواندن
Read More »ترجمه کلمه the doctor bled me
the doctor bled me دکتراز من خون گرفت
Read More »ترجمه کلمه the disease threatens to sprea
the disease threatens to sprea اين ناخوشى خطر منتشر شدن دارد
Read More »ترجمه کلمه to glorify oneself
to glorify oneself فخرکردن ،باليدن
Read More »ترجمه کلمه the direction to mecca
the direction to mecca قانون ـ فقه : قبله
Read More »ترجمه کلمه to gloze over one’s words
to gloze over one’s words سخنان کسى رابدانگونه تاويل کردن که عيب ان پوشيده ماند
Read More »ترجمه کلمه the die is cast
the die is cast کارازکارگذشت
Read More »