ترجمه کلمه cascade

cascade “پى شار،کاسکاد،اتصال سرى ،شرشره ،ابشيب ،ابشارى ،ابشار کوچک ،بشکل ابشار ريختن علوم مهندسى : ابشارى معمارى : ابشار کوچک زيست شناسى : ابشار”

ترجمه کلمه casbah

casbah (درافريقاى شمالى )قلعه يا دژ،محله بوميهاى شهرهاى شمالى افريقا( از کلمه عربى قصبه)

caryophyllaceous قرنفلى

caryatid ستونى که مجسمه زن باشد

carving-knife کاردگوشت خرد کنى

carving حکاکى ،بريدن

carver’s scraper معمارى : ليسه

carver کنده کار،سنگ تراش ،قلم زن ،قلم سنگ تراشى ،سازنده

carven )=carved(حک شده

carvel (بدنه)،کشتى کوچک سريع السير،کرجى