calibration card “کارت خصلت يابى توپخانه علوم نظامى : کارت تنظيم بى سيم يا وسايل ديگر”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه calibration capacitor
calibration capacitor علوم مهندسى : خازن کاليبراسيون
Read More »ترجمه کلمه calibration
calibration “واسنجى ،تنظيم دستگاه بى سيم ،تصحيح کردن تنظيم کردن ،درجه بندى کامپيوتر : کاليبره کردن معمارى : زينه بندى شيمى : درجه بندى روانشناسى : واسنجى زيست شناسى : درجه بندى ورزش : تنظيم علوم هوايى : تنظيم الات دقيق علوم نظامى : خصلت يابى ،کاليبر سنجى”
Read More »ترجمه کلمه calibrating standard
calibrating standard علوم مهندسى : تنظيم شده به صورت استاندارد
Read More »ترجمه کلمه calibrated orifice
calibrated orifice علوم هوايى : سوراخ يا تنگنايى با قطر داخلى مشخص جهت اندازه گيرى يا کنترل جريانى که از ان عبور ميکند
Read More »ترجمه کلمه calibrated focal lenght
calibrated focal lenght علوم نظامى : فاصله کانونى تنظيم شده
Read More »ترجمه کلمه calibrated altitude
calibrated altitude علوم نظامى : ارتفاع تنظيم شده هواپيما
Read More »ترجمه کلمه calibrated airspeed
calibrated airspeed علوم هوايى : سرعت کاليبره شدن
Read More »ترجمه کلمه calibrated air speed
calibrated air speed “سرعت هوايى تنظيم شده علوم نظامى : سرعت تنظيم شده هواپيما”
Read More »ترجمه کلمه calibrate
calibrate “کاليبره کردن ،قطر داخلى چيزى را اندازه گرفتن ،تحت قاعده واصول معينى دراوردن ،واسنجيدن ،مدرج کردن علوم مهندسى : تنظيم کردن الکترونيک : درجه بندى معمارى : انگ کردن شيمى : مدرج کردن علوم نظامى : تنظيم کردن بى سيم يا وسيله ديگر خصلت يابى کردن ،تنظيم کردن”
Read More »