built in “جزو ساختمان ،غير قابل انتقال ،موجود در داخل چيزى ،توکار علوم نظامى : وسيله اى که از ابتداى ساخت روى دستگاه سوار شده باشد”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه built
built ساخت ،ريخت ،ترکيب
Read More »ترجمه کلمه buillfight
buillfight گاوبازى
Read More »ترجمه کلمه building work
building work معمارى : کار ساختمانى
Read More »ترجمه کلمه building up of generator
building up of generator الکترونيک : پيش تحريک مولد
Read More »ترجمه کلمه building-up alloy
building-up alloy علوم مهندسى : الياژ مخصوص روکش کارى
Read More »ترجمه کلمه building unit
building unit “واحد ساختمانى علوم مهندسى : جزء ساختمانى بخشى از يک ساختمان”
Read More »ترجمه کلمه building trade worker
building trade worker علوم مهندسى : تعميرکار ساختمان
Read More »ترجمه کلمه building trade joinery
building trade joinery علوم مهندسى : نجارى ساختمان
Read More »ترجمه کلمه building system
building system “سيستم ساختمان ،اصول ساختمان طرز ساختمان علوم مهندسى : نظم و ترتيب ساختمان”
Read More »