buffer memory حافظه ميانيگر
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه buffer duo
buffer duo ورزش : دو پياده مجاور در برابر دو پياده مجاور با يک عرض فاصله
Read More »ترجمه کلمه buffer distance
buffer distance “حاشيه امنيت علوم نظامى : محوطه امنيت”
Read More »ترجمه کلمه buffer condenser
buffer condenser الکترونيک : خازن ميانگير
Read More »ترجمه کلمه buffer chamber
buffer chamber “اطاق خرج ،جان لوله علوم نظامى : محفظه ضربت گير محفظه دافع”
Read More »ترجمه کلمه buffer capacity
buffer capacity شيمى : ظرفيت بافر
Read More »ترجمه کلمه buffer body
buffer body “بدنه دافع( در تيربار) علوم نظامى : بدنه دافع”
Read More »ترجمه کلمه buffer area
buffer area ناحيه ميانگير
Read More »ترجمه کلمه buffer
buffer “حافظه ميانى ،حافظه موقت ،بافر،تامپون ،ماشين لرزنده ،ضربه گير،ضربت گير،دافع ،اطاق خرج( تفنگ)،سپر،ضربت خور،حائل ،پرداخت کردن ،استفاده از ميانگير علوم مهندسى : بالشتک کامپيوتر : حافظه ميانجى الکترونيک : ميانگير شيمى : محلول تامپون ورزش : بافر علوم هوايى : ام”
Read More »ترجمه کلمه buffalo
buffalo )pl.buffalo or buffaloes(گاو وحشى ،پريشان کردن ،ترساندن
Read More »