فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
brume مه ،ابر،بخار،شبنم
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه brumal
brumal زمستانى ،مربوط به زمستان
Read More »ترجمه کلمه bruit
bruit شايعات ،گزارش ،سروصدا،اوازه
Read More »ترجمه کلمه bruiser
bruiser مشت زن ،مشت باز
Read More »ترجمه کلمه bruise
bruise “خون مردگى ،کوبيدن ،کبود کردن ،زدن ،ساييدن ،کبودشدن ،ضربت ديدن ،کوفته شدن ،کبودشدگى ،تباره ورزش : کوفتگى”
Read More »ترجمه کلمه bruin
bruin )=bear(اقاخرس ،خرس
Read More »ترجمه کلمه brucsels treaty organization
brucsels treaty organization “سازمان پيمان بروکسل قانون ـ فقه : پيمان دفاعى منعقده بين بلژيک و بريتانيا و فرانسه و هلند و لوکزامبورگ در۱۹۴۸ ”
Read More »ترجمه کلمه brucellosis
brucellosis (طب )تب مالت ،تب مواج
Read More »ترجمه کلمه browsing
browsing کامپيوتر : نگاه کردن به فايلها يا ليستهاى کامپيوتر براى پيدا کردن يک چيز جالب
Read More »ترجمه کلمه browser
browser کسيکه جسته وگريخته ميخواند
Read More »