ترجمه کلمه that i snot in keepingwith our

that i snot in keepingwith our اين بانظرماوفق نميدهد،اين مطابق نظريه مانيست

ترجمه کلمه to have the pull of

to have the pull of برترى داشتن بر،اعمال نفوذ کردن بر

that hat does not become you اين کلاه به شما نمى ايد

to have the run of a house اختيار خانه اى را داشتن

tactility قابليت لمس ،محسوسيت ،لمس ،بساوايى

tar down “روکش گرفتن علوم نظامى : بتونه مالى کردن مسدود کردن سوراخها علوم دريايى : بتونه مالى کردن مسدود کردن سوراخها”

that fruit packs easily ان ميوه را باسانى ميتوان توى ظرف يا حلبى ريخت

to have the worse شکست خوردن

that first springs to the mind قانون ـ فقه : متبادر به ذهن

to have two strings to one bow با يک دست دو هندوانه برداشتن