boyhood پسر بچگى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه boyfriend
boyfriend دوست پسر،رفيق
Read More »ترجمه کلمه boycott
boycott “تحريم کردن ،تحريم ،بايکوت قانون ـ فقه : حجر،تحريم معاملات بازرگانى : از شرکت يا کشورى خريد نکردن ،تحريم”
Read More »ترجمه کلمه boy scout
boy scout پيش اهنگ
Read More »ترجمه کلمه boy
boy “پسر بچه ،پسر،خانه شاگرد ورزش : سوارکار مسابقه اسبدوانى”
Read More »ترجمه کلمه boxy
boxy جعبه مانند،بشکل صندوق ،مشت زن
Read More »ترجمه کلمه boxwood
boxwood چوب شمشاد،درخت مرمکى ،عوجه
Read More »ترجمه کلمه boxtree
boxtree درخت شمشاد
Read More »ترجمه کلمه boxman
boxman “عضو هيئت تعيين کننده محل افتادن توپ( فوتبال امريکايى) ورزش : عضو هيئت تعيين کننده محل افتادن توپ”
Read More »ترجمه کلمه boxlike
boxlike جعبه اى ،بشکل صندوق يا جعبه
Read More »