bomb reconnaissance علوم نظامى : شناسايى محل بمبهاى عمل نکرده شناسايى محل بمب
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه bomb proof
bomb proof “ضد بمب علوم نظامى : پناهگاه يا ساختمانى که در مقابل بمب مقاوم باشد”
Read More »ترجمه کلمه bomb out
bomb out ورزش : شروع شيرجه از هواپيما
Read More »ترجمه کلمه bomb impact plot
bomb impact plot علوم نظامى : بردن محل اصابت بمب روى نقشه
Read More »ترجمه کلمه bomb disposal
bomb disposal “تخريب بمب علوم نظامى : از کار انداختن بمب”
Read More »ترجمه کلمه bomb damage assessment
bomb damage assessment علوم نظامى : تعيين ميزان خسارت ناشى از بمب
Read More »ترجمه کلمه bomb cemetery
bomb cemetery “محل تخريب بمبهاى عمل نکرده علوم نظامى : محل تجمع بمبهاى فاسد”
Read More »ترجمه کلمه bomb alarm system
bomb alarm system علوم نظامى : سيستم اعلام خطر بمباران اتمى
Read More »ترجمه کلمه bomb
bomb يک برنامه زمانى دچار اين حالت مى شود که خروجى هاى ان نادرست بوده و يا به علت اشتباهات منطقى و گرامرى قابل اجرا شدن نباشد،خرابى غير عادى کامپيوتر،crash،شکست فاحش ،شوت دور،محکم زدن گوى لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد( فوتبال امريکايى)،بمب ،نارنجک ،بمبار
Read More »ترجمه کلمه bomarc
bomarc “موشک بومارک( زمين به هوا با کلاهک هسته اى پدافند هوايى) علوم نظامى : موشک بومارک”
Read More »