فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
blown bitumen “قير دميده معمارى : قير هوا دميده”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه blown
blown ورم کرده ،دميده شده ،خسته
Read More »ترجمه کلمه blowing nozzle
blowing nozzle “شيپوره دم علوم مهندسى : مبدل”
Read More »ترجمه کلمه blowing engine
blowing engine علوم مهندسى : ماشين يا موتور دمنده
Read More »ترجمه کلمه blowing agent
blowing agent شيمى : عامل پف کننده
Read More »ترجمه کلمه blowing
blowing “دميدن( شيشه سازى)،پوف کردن ،وزش معمارى : پوف کردن علوم هوايى : خروج هوا با فشار و سرعت زياد”
Read More »ترجمه کلمه blowier
blowier وزنده ،دمنده ،نوازنده ،فوت کننده ،شکوفه کننده ،بادگير
Read More »ترجمه کلمه blowhole
blowhole “مک علوم مهندسى : پستانک”
Read More »ترجمه کلمه blowhard
blowhard ادم لاف زن ،پرحرف
Read More »ترجمه کلمه blowgun
blowgun تفنگ بادى ،پفک
Read More »