blocking and chocking “مهار بار روى وسيله ترابرى علوم نظامى : ممانعت و راه بندى کردن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه blocking
blocking “بلوک بندى ،بلاکه کردن ،مسدود کردن ،سد جاده ،سد کردن جاده دفاع غير عامل ،وقفه ،کنده اى کردن ،انسداد کامپيوتر : کنده اى کردن روانشناسى : انسداد فکر ورزش : سد راه غيرقانونى علوم هوايى : گرفتگى مسير جريان در تونل باد ناشى از موجهاى ضربه اى علوم نظامى : مسدود ”
Read More »ترجمه کلمه blockhouse
blockhouse “بناى استحکامى مختصر علوم هوايى : ساختمان محکمى نزديک سکوى پرتاب براى محافظت پرسنل”
Read More »ترجمه کلمه blockhead
blockhead ادم خرف وبى هوش ،بى کله
Read More »ترجمه کلمه blockette
blockette کنده کوچک
Read More »ترجمه کلمه blocker
blocker ورزش : مدافع روى تور واليبال
Read More »ترجمه کلمه blocked opening
blocked opening “در مسدود معمارى : درگاه بسته”
Read More »ترجمه کلمه blocked cuurency
blocked cuurency “پول مسدود بازرگانى : پول غيرقابل انتقال به خارج از کشور”
Read More »ترجمه کلمه blocked currency
blocked currency قانون ـ فقه : blocked
Read More »ترجمه کلمه blockbuster
blockbuster بمب داراى قدرت تخريبى زياد،شخص ياچيز خيلى موثر و سخت
Read More »