blacking واکس سياه ،رنگ سياه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه blackhead
blackhead چربى دانه ،جوش کوچک درصورت ،جوش سر سياه
Read More »ترجمه کلمه blackgurad
blackgurad (نظ ).سربازمحافظ،ولگرد،ادم هرزه ،بددهنى کردن
Read More »ترجمه کلمه blackguardy
blackguardy قانون ـ فقه : فحاش
Read More »ترجمه کلمه blackguardism
blackguardism رذالت ،پستى
Read More »ترجمه کلمه blackguard
blackguard “سرويسى که بدون برخورد به ديوارهاى طرفين به ديوار مقابل بخورد( پنجه) قانون ـ فقه : فحاشى کردن به ورزش : سرويسى که بدون برخورد به ديوارهاى طرفين به ديوار مقابل بخورد”
Read More »ترجمه کلمه blackfellow
blackfellow بومى استراليا
Read More »ترجمه کلمه blacker than black
blacker than black الکترونيک : تراز فراسياه
Read More »ترجمه کلمه blacken
blacken سياه کردن ،(مج ).لکه دار يا بدنام کردن
Read More »ترجمه کلمه blackcock
blackcock ( )=male of black grouse(ج.ش ).باقرقره سياه نر
Read More »